سلام مجدد
مثل این که امروز خیلی وقت گیر آوردم که پشت سر هم دارم می نویسم . دلم نیومد که این کار رو نکنم. شاید یه روز مطلبی رو که الان می نویسم به صورت یک نامه سرگشاده بخوام در یکی از روزنامه ها چاپ کنم. حالا تا ببینیم.
اولین کنفرانس ریاضی ایران که من در اون شرکت کردم در مشهد بود. فکر کنم سال 1381 بود و بعد از اون هم فقط مواقعی شرکت کردم که مقاله هم داشتم. از جمله در کنفرانس زنجان و حالا امسال در چهلمین کنفرانس که در دانشگاه صنعتی شریف برگزار میشه. در چند تا کنفرانس داخلی دیگه هم شرکت کردم ولی چون الان می خوام در مورد کنفرانس ریاضی صحبت کنم با بقیه کاری نداریم. یکی دو تا خاطره و چند تا نکته رو مطرح می کنم.
خاطره اول از همون کنفرانس سال 81: من یه دوست خوبی دارم به نام محمدرضا مهدوی . دوره فوق لیسانس سال بالایی ما محسوب می شد. استاد راهنماش هم دکتر دهقان در دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان بود. عجیب این پسر به ارائه مثال های نقض علاقمند بود و خودش هم مثال های نقض خیلی خوبی می ساخت. - برای کسانی که آشنا نیستند باید بگم که در مسائل نوین ریاضی و بخصوص در نظریه قاب ها که گرایش تخصصی محمد بود ساختن مثالهای نقض برای قضایای ریاضی که توسط اساتید باتجربه ای مانند کاسازا ( دانشمند امریکایی) یا ... ارائه می شن کار بسیار سختی هستش. یعنی در واقع تسلط خیلی بالایی میخواد-- یادمه کاسازا در ارتباطی که با محمد داشت یکی از مقالاتش رو که پذیرش چاپ در یکی از معروفترین مجلات ریاضی گرفته بود برای اون فرستاد. محمد بعد از یک هفته برای قضیه اساسی ارائه شده در مقاله مثال نقض آورد و بعد از مطرح کردنش با دکتر دهقان اون رو برای کاسازا ایمیل کرد. کاسازا برای محمد نامه تشکر فرستاد و بعد برای مقالش اصلاحیه زد و در اون اصلاحیه از محمد تشکر کرد.
با پیشنهاد استادراهنماآقای دکتر دهقان محمد تصمیم گرفت تعدادی از مثال نقض هایی رو که ساخته بود به صورت یک مقاله برای کنفرانس مشهد بفرسته. فرستاد و پذیرش هم گرفت. روز سخنرانی رسید و رئیس جلسه ای که محمد در اون سخنرانی داشت یعنی دکتر نیکنام - ببخشید که من اسم می برم ولی فکر می کنم باید اسم ایشون رو ذکر کنم- از دکتر دهقان ( که در نوشتن این مقاله همکار محمد بود) خواهش کرد تا برای ارائه مقاله بیاد. دکتر دهقان بعد از احترامی که به جمع حاضر کرد گفت این مقاله تماما" کار شاگرد من بوده و ایشون هستن که این مقاله رو آماده کردن. اجازه بدید خودشون صحبت کنن و از محمد خواست تا برای ارائه بره جلو. دکتر نیکنام پرسید آیا ایشون دکتر هستند؟ محمد گفت نه من دانشجوی فوق لیسانس دکتر دهقان هستم. دکتر نیکنام اجازه سخنرانی به محمد نداد و گفت فقط دکترا باید داشته باشی تا بتونی سخنرانی کنی.( بدشانس محمد یه هفته داشت خودشو برای سخنرانی آماده می کرد) دکتر دهقان خیلی تلاش کرد تا دکتر نیکنام رو برای سخنرانی قانع کنه ولی ایشون روی داشتن مدرک دکترا خیلی اصرار داشتند و فرمودند که اگر دکتر دهقان خودش برای سخنرانی نیاد جلسه سخنرانی رو لغو می کنه. و با درخواست محمد دکتر دهقان جلوی جمع رفت و سخنرانی کرد. البته نه در مورد اون مقاله فقط یه توضیحات کلی در مورد نظریه قاب ها ارائه کرد. یادمه چشمهای نیکنام .
مدتی بعد سخنرانی دست و پا شکسته دکتر نیکنام به عنوان سخنرانی نمونه این کنفرانس در شبکه چهار پخش شد.
این مطلب ادامه دارد...